چطور تکنولوژی زندگی مردمان را در جهان میتواند دستخوش تغییر کند؟
منبع این مقاله روزنامه تایمز آمریکا هستش که برای استفاده شما ترجمه شده است:
معاون اداره برنامههای دفاعی اداره امنیت هستهای ملی آمریکا، دکتر ماروین آدامز، در یک کنفرانس خبری در دفتر انرژی در واشنگتن، دی سی، در تاریخ 13 دسامبر 2022، یک سیلندر را به نمایش میگذارد که ادعا میکند مشابه یکی از سیلندرهای استفاده شده توسط آزمایشگاههای ملی لاورنس لیورمور برای یک پیشرفت در تحقیقات هستهای ( تکنولوژی ) است. مقامات اعلام کردند که آزمایشات در ایستگاه اشتعال ملی در آزمایشگاه لاورنس لیورمور به ‘اشتعال’ رسیده است، جایی که انرژی اندازه انرژی لیزری که واکنش را شروع کرد برای اولین بار برابر شده است، یک پیشرفت عظیم که ممکن است در آینده انرژی پاک وفوری تولید کند. چیپ سومودوویلا – گتی ایمیجز
نوشته جیمز پتوکوکیس
19 ژانویه 2024، ساعت 7:00 صبح به وقت شرق ایالات متحده
پتوکوکیس یک تحلیلگر سیاست اقتصادی در موسسه انترپرایز آمریکا، همکار CNBC و نویسنده کتاب “آینده نگر محافظ: چگونه میتوان جهان علمی-تخیلی را که وعده داده شده بود را ایجاد کرد” است. شما همچنین میتوانید خبرنامه او با عنوان “سریعتر، لطفا!” را در ساباستک بخوانید.
ما در دورانی از علائم و حیرتهای فناورانه ظاهر شدهایم. در میان امکانات جذاب: پزشکی ژنتیک برای درمان آلزایمر و سرطان. موشکهای قابل استفاده مجدد برای ساخت اقتصاد مداری مداری و مستعمره ماه. انواع جدیدی از راکتورهای هستهای که آسانتر به ساختن هستند و میتوانند تقریباً انرژی پاک نامحدود فراهم کنند. و ممکن است رئیسجمهور بعدی ایالات متحده به فراشی در اتاق غربی برود و اعلام کند که یک شرکت فناوری آمریکایی یک هوش مصنوعی هوشمند مانند ذهن بهترین انسان ایجاد کرده است. چنین پیشرفتی به نظر میرسد که اساساً بازار کار، مالیات دولت، تحقیقات علمی و واقعاً کل زندگی آمریکایی را به طور جذرآور تغییر دهد – اما به احتمال زیاد به نفع کلی، همانطور که در کتاب جدیدم، “آینده نگر محافظ: چگونه میتوان جهان علمی-تخیلی را که وعده داده شده بود را ایجاد کرد” توضیح دادهام.
هیچ تضمینی وجود ندارد که هر یک از این عجایب به زودی اتفاق بیفتد. تاریخ نشان میدهد که شکاکیت بهانهای معقول است. سال گذشته پنجاهمین سالگرد آنچه من “کاهش بزرگ” مینامم بود، یک فاجعه اقتصادی به شکل کندحرکت، همانطور که با بزرگترین بحران تاریخ اقتصادی آمریکا یعنی دهه 1930 رقابت دارد. در سال 1973، رشد بهرهوری کار – خروجی کارگر در هر ساعت، عامل بحرانی برای بهبود بلندمدت شرایط زندگی – در طی یک رکود دوساله ناپسند سقوط کرد و هرگز واقعاً برای هر مدت زمان گستردهای جز چند سال بوم اینترنت قبل و بعد از سال 2000 به حالت اصلی بازنشسته نشد. اگر رشد بهرهوری فقط در سرعت دیده شده در سالهای پیش از 1973 باقی مانده بود، اندازه اقتصاد آمریکا اکنون تقریباً 50 درصد بزرگتر از حالت کنونی خود یعنی 26 تریلیون دلار بود، یا شاید اگر همانطور که آن زمان پیشبینی میشد، شتاب یافته بود، آمریکاییها ممکن بود در حال حاضر دو یا سه برابر ثروتمندتر باشند.
درست یک نیم قرن پیش اتفاق افتاده یک راز اقتصادی باقی مانده است. هیچ چیز اینقدر مهم یک علت واحد ندارد. اما یکی از مظنونان احتمالی این است که ما نتوانستیم مراتبی از عجایب فناوری جدید را درست مانند آنچه در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 میلادی اهمیت اقتصادی داشتهاند، مثل موتور احتراق داخلی و الکتریسیته گسترده، بپردازیم. البته ترکیب رایانه شخصی و اینترنت مهم بود، اما به تنهایی کافی نبود تا اقتصاد را به نرخ رشد بهرهوری گذشته باز گرداند. به عنوان یکی از اختراعات عظیم گذشته، اقتصاددان رابرت گوردون توضیح داده است که انقلاب فناوری اطلاعات بهرهوریهایی تولید کرد که به طور بیشتر در زمینه سرگرمی و ارتباطات تمرکز داشته و به سرعت به نقطه بازده کاهشی رسیده است. پیشرفت موثر در دنیای اتمها به جای بیتها، مانند انرژی، مسکن و حمل و نقل، معتدلتر بوده است.
افزایش بهرهوری اقتصادی از طریق سیاستهای پشتوانه ای
اما زمانی که افرازهای به دست آمده در عقبرو دهههای پساجنگ جنگ جهانی دوم – تکنولوژیدانان، مدیران عالی، اعضای تانکهای اندیشه و نویسندگان علمی-تخیلی “سخت” مانند آرتور سی. کلارک و ایزاک آسیموف – دنیای اوایل قرن 21 را تصور میکردند، انتظار داشتند که پیشرفتهایی از نوع آنچه که اکنون در حال مشاهده آن هستیم در حوزه هوش مصنوعی، زیستشناسی، انرژی و فضا، خبره باشد. ممکن است همچنین قدمت بزرگترین اشتباه آنها فقط کمتر از اندازهگیری دشواریهای فنی در دستیابی به چنین پیشرفتهایی باشد. آنها همچنین فرض کرده بودند که عوامل کلیدی که این قفزات را ممکن میکنند، ویژگی دائمی اقتصاد سیاسی آمریکا هستند: هزینههای فدرال زیاد برای تحقیق و توسعه، یک محیط نظارتی بیمانع، و یک فرهنگ به طور کلی حمایتکننده از سیاستهای پیشرفتی مثل همین، با وجود هر چه از سوی منفیها. به عبارت دیگر، دهههای بیپایان ’50 و ’60.
شاید برایتان مفید باشد: کسب درآمد آنلاین با ایجاد و انتشار محتوای مفید در سایت و شبکه های اجتماعی
“سرعت پیشرفت فناوری به اندازه این است که ما به عنوان یک جامعه میخواهیم،” آرتور تورل، یک فیزیکدان پلاسما که کتابش “سازندگان ستاره: ژن فوژن هستهای و دیگر موارد” تلاش برای دستیابی به هستههای کنترلشده هستهای را توثیق کرده است، به من گفته بود، به سرعت پس از دستیابی به پیشرفت انرژی در دسامبر 2022. “اراده جامعه و سرمایهگذاری میتوانند فناوری را تسریع دهند – فقط نگاهی به توسعه و استقرار واکسنها در طول (ویروس کرونا) بینیافتید. با توجه به اینکه دستیافتن به فوژن شاید بزرگترین چالش فناوری باشد که تا کنون به عنوان انسان بر عهده گرفتهایم، تاکنون تأمین منابع برای فوژن به اندازه وظیفه نبوده است. پیشرفت میتوانست همیشه سریعتر باشد.”
بهتر است دیر از هر وقتی باشد. مدلهای هوش مصنوعی تولیدی به تنهایی میتوانند به میزانی که بود قبل از کاهش بزرگ، رشد بهرهوری را بازگردانند، به گفته بانک گلدمن ساکس، با اتوماسیون بخشی از کارکنان و افزایش کارایی آنها در انجام وظایف دیگر. بهرهوری بیشتر ممکن است از تسریع تحقیقات علمی نیز بیاید. تامای بسیروگلو، یک دانشمند تحقیقاتی مهمان در آزمایشگاه علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی دانشگاه MIT، فکر میکند که هوش مصنوعی در اتوماسیون وظایف علمی و مهندسی حیاتی، مانند کشف دارو و طراحی تراشه، میتواند به نرخ رشد بهرهوری حتی پنج برابر یا بیشتر تا نیمه قرن امکان پذیر باشد. اگر این گونه باشد، اقتصاد آمریکا ممکن است چند برابر اندازه فعلی که واشنگتن در حال حاضر انتظار دارد، باشد.
اما این یک اشتباه بزرگ ممکن است باشد که فقط فرض کنیم یک پیشرفت عظیم تضمین شده است، همانطور که بهعنوان افرازها در دهه 1960 و اوایل 1990 انجام شد. برای این انقلاب فناورانه گسترده تا به حداکثر توانایی خود به سرعت برسد، باید از اشتباهات گذشته پرهیز کنیم. باید مقررات محیطی دهه 1970 را اصلاح و لغو کنیم که امروزه ساخت پروژههای بزرگ در امریکا را به سختی یا ارزان انجام میدهد. به همین ترتیب، آمریکا باید دوباره هزینههای مربوط به پژوهشهای علمی را به سطح پروژه آپولو، یا سهبرابر به عنوان نسبت به تولید ناخالص داخلی، برگرداند که پیشرفت تکنولوژی و رشد اقتصادی بلندمدت را محرک میکند. به گفته اقتصاددان دانشگاه نورثوسترن، بنجامین جونز، دو برابر کردن کلیه هزینههای ملی تحقیق و توسعه، هم از نظر دولتی و هم از نظر خصوصی، میتواند نرخ رشد بهرهوری و نرخ رشد واقعی درآمد نفری را به اندازه 0.5 درصد در سال افزایش دهد.
پیشرفت تکنولوژیک در رشد اقتصادی
اما فقط فناوریهای جدید و سیاستهای بهتر کافی نیستند. با پیشرفت سریع، به همراه خرابی در وضع فعلی همراه است. انسانها یک جهت ژنتیکی علیه تغییرات دارند، همانطور که اقتصاددانان رفتاری مییابند، مثل ترس از تغییرات بزرگ در شغل فعلی حتی اگر نتیجه ممکن است در آینده بهرهوری بیشتر باشد. ما به یک فرهنگ نیاز داریم که ما را کمک کند تا تصور کنیم چگونه پیشرفت فناوری و رشد میتوانند یک آینده را ایجاد کنند که میخواهیم در آن زندگی کنیم. در غیر این صورت، ما ممکن است به سختی با تخریب ذاتی – شغلهای ما، شرکتهای ما و جوامع ما – که با تغییر همراه است، موافقت کنیم. اما همزمان با کاهش بزرگ در رشد بهرهوری، تغییری طولانیمدت در نگرش ملی نسبت به آینده رخ داد، یک تغییر منفی. ری فر، اقتصاددان دانشگاه ییل، افتوخیزی در هزینههای زیرساخت آمریکا به عنوان یک قسمت از تولید ناخالص داخلی و شروع دفاتر بودجه دولتی پایدار را نشان میدهد که “ایالات متحده از حدود سال 1970 کمتر به آینده گرا شد. این تغییر همچنان ادامه داشته است.” منطق این است: تعمیر سقف خود را در حالی که خورشید درخشان است و کاهش هزینهها قبل از اینکه برهانه تماس بخواهد، نیاز به دید درست و توانایی قرار دادن “شما کنونی” در کفش “شما آینده” را دارد.
جهت مطالعه بیشتر میتوانید اینجا کلیک کنید: کسب درآمد دلاری از طریق فروش محصولات دیجیتال در ایران
اما آمارهای دولت فقط قسمتی از داستان را تعریف میکنند. قسمت دیگر داستان، داستانهای واقعی است که شروع به تعریف از خود کردهایم. تحت تأثیر جنبش محیطزیست در حال ظهور که مطمئن بود مهندسیکردن تکنوکاپیتالیستی ما از بیشجمعیت (برای دیدن “بمب جمعیت” سال 1968) و مصرف زیاد (برای دیدن “محدودیتهای رشد” سال 1972) به خطر افتاده است، هالیوود شروع به ارائه یک رژیم غذایی پایدار از دیستوپی کرد و به واقعیت میپیوندد. آیا عجیب است که سه چهارم آمریکاییها میخواهند توسعه هوش مصنوعی را کند کنند زمانی که نشانهی فرهنگی ما ترمیناتور است، یک فیلمی که در گزارشهای رسانهای درباره تکنولوژی اغلب اشاره میشود؟ آیا مشگل است که بسیاری از جوانان از “اضطراب اقلیمی” رنج میبرند زمانی که فیلمها و برنامههای تلویزیونی نشان میدهند که ما ناتوان هستیم کاری اساسی انجام دهیم؟ سریال تلویزیونی اختلافات اخیر، یک سریال اپل TV+ به هزینه بالا و با بازیگران معروف، یک آینده ویران را به تصویر میکشد که رهبران ملی هرگز نتوانستهاند کارها را با یکدیگر درست کنند. (هیچ اشارهای به انرژی هستهای هم نشده است، به هر حال.)
آیندهنگری و تأثیرات آن بر رشد اقتصادی
حتی رئیسجمهور آمریکا نیز مصون نیست. پیش از صدور حکم اجرایی جدید خود در مورد هوش مصنوعی در اکتبر گذشته، جو بایدن فیلم مأموریت: مأموریت ممکن – تصمیم گرفته بود – برنامهای به تأسیس آینده با هوش مصنوعی تماشا کند در حین گذراندن آخر هفته در کمپ دیوید. شخصیت شرور فیلم یک هوش مصنوعی آگاه است: “اگر [بایدن] پیش از آن فکری در مورد آنچه که ممکن است اشتباه برود با هوش مصنوعی نکرده بود، البته بیشتر چیزها برای نگرانی داشت،” گفت بروس رید، معاون کاخ سفید که فیلم را با رئیسجمهور تماشا کرده بود.
سیاستهای پشتوانه بهتر میتوانند به طور چشمگیری به کمک بیایند. یک مطالعه جدید از دانشگاه هاروارد نشان میدهد که افرادی که در دوران فراوانی و رشد اقتصادی بزرگ میشوند، به تفکر مثبت-مثبت میپردازند و اعتقاد دارند که کلک برای همه میتواند گسترش یابد. اما کسانی که در شرایط دشوار بزرگ شوند، بیشتر به تفکر صفر-مثبت میپردازند. آنها شکاک به این هستند که کار سخت موفقیت را به دنبال داشته باشد. اما ما همچنین نیاز داریم که به خودمان یک داستان بهینهتر از آینده بگوییم. افتخار متعلق به جف بزوس است که استودیوهای آمازون را ادامه داد تا سریال The Expanse را پس از لغو توسط شبکه SyFy ادامه دهد. این سریال نشان میدهد که انسانیت تغییرات اقلیمی را زنده میماند، به سیستم شمسی مستقر میشود و زندگی بیشتری دارد. ثروتمندان بیشتر هم میتوانند به طور مستقیم وسایل ارتباطی مثبت مانند ویدیوهای استقرار مریخ ایلان ماسک را ممکن کنند. ابزارهای هوش مصنوعی جدید به طور فزاینده این امکان را به بهینهبینان آینده میدهند تا تصاویر پیشرفته و پیچیده خود را ایجاد کنند اگر هالیوود این کار را انجام ندهد.
مدارس ما نیز نقشی در ایجاد نسلی که بیشتر به خطرپذیری مشغول است دارند. آنها باید ماجراجوییهای کلاسیک از جول ورن، جک لندن و لورا اینگالز وایلدر را واگذار کنند و کتابهای مدرنی مانند “مریخی” اندی ویر را. ما همچنین میتوانیم آزمایشهای تفکری حمایتی ایجاد کنیم مانند “ساعت آفتاب” که نشانگرهای پیشرفت علمی و اقتصادی را به عنوان یک مقدار مفهومی مقابل ساعت کیهانی انتهای جهان میشمارد. برای من، جذب دقایقی تا طلوع فراوانی تمدنی جالبتر است تا فرض مشخصی از انقراض انسان.
هرمان کان، آیندهنگر محافظ، گفته است که انسان به خوبی خواهد بود به جز در صورت بدشانسی یا تصمیمات بسیار بد. با وجود این، بدشانسی میتواند فرصت ایجاد کند. حمله روسیه به اوکراین و دشواری کاهش انتشار کربن با باد و خورشید به تنهایی، به انرژی اتمی در سراسر جهان زندگی دوباره ببخشد. تنشها با چین بهانهای است برای باور کردن و تامین منابع مالی برای هوش مصنوعی به عنوان مسابقه فضای جدید. بعد از نیم قرن از ناامیدی، هر چه کمکی بتوانم دریافت که به معنای آیندهای با فقر به شدت کاهش یافته، زندگیهای سالمتر و جامعهای مقاوم در برابر مشکلات وجودی، از تغییرات آب و هوایی تا ویروسهای همگانی و یک تکه یخ بیاندازه به سمت سیاره ما برخورد میکند. ماشینهای پروازی هم خوب میشود.
نظرات کاربران