مهندسی مجدد همان مهندسی معکوس نیست!
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همراهان عزیز طلا دانلود در این قسمت از سری مقالات منتشر شده ما با مهندسی مجدد کارها در خدمت شما هستیم و در ادامه باهم به این موضوع خواهیم پرداخت و تفاوت مهندسی مجدد را با مهندسی معکوس خواهیم دید، پس تا آخر با ما همراه باشید.
مهندسی معکوس: سعی در بدست آوردن نقشه ی طراحی یک محصول الو دارد تا در صورت لزوم به ساخت و تولید آن مبادرت کند.
مهندسی مجدد: برداشتی نوین در مدیریت است که به تغییر فرآیند های فعالیت یک سازمان می پردازد
تاریخچه
دهه 70 قرن بیستم
دهه 80 قرن بیستم
دهه 90 قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم
دوره تدوین استراتژی
دوره مباحث کیفیتی
بحث مهندسی مجدد
مهندسی مجدد نیاز دوران فراصنعتی است، همانطور که اصل تقسیم کار آدام اسمیت نیاز دوران انقلاب صنعتی بوده است و اکنون کنار گذاشته شده.
مهندسی مجدد برای اولین بار در سال 1991 توسط مایکل هکر به جهان دانش معرفی شد
نعریف همر و چمپی
باز اندیشی بنیادین و طراحی نو و ریشه ای فرآیند ها، برای دستیابی به بهبود و پیشرفتی شگفت انگیز در معیار های حساس امروزی چون قیمت، کیفیت، خدمات و سرعت.
قواعد مهندسی مجدد (همر و چمپی)
- سازماندهی بر اساس نتایج، نه بر اساس فعالیت ها
- استفاده کنندگان از فرآیند، ارجح بر خود فرآیند باشند
- تولید کنندگان اطلاعات، مهمتر از فرآیند پردازش اطلاعات
- منابع پراکنده از لحاظ جغرافیایی>>مثل ترکیبی از سازمان های متمرکز و غیر متمرکز
- پیوند دادن فعالیت ها با یکدیگر و انجام دادن آنها به صورت موازی
- اطلاعات را یکبار و آن هم از منبع تولید آن بگیرید
- ترکیب مشاغل با یکدیگر
- ایجاد فرآیند مناسب برای هر موقعیت
- انجام کار در جایی که منطقی است
عوامل و شرایط لازم برای موفقیت مهندسی مجدد
- احساس درد از وضع موجود
- منافع حاسل از دگرگونی در آینده باید روشن باشد تا سبب ایجاد اراده و عزم لازم برای تغییر شود.
- درک ضرورت دگرگونی از سوی رهبر سازمان>بدون حمایت رهبران در سطح مورد نظر مهندسی مجدد، دگرگونی امکانپذیر نیست
- فراگیر بودن در کل سازمان> معمولا سازمان ها از انجام کامل دگرگونی طفره می روند ( به دلایل سیاسی خنثی سازی تهاجم افراد)، حال آنکه این کار، مهندسی مجدد نیست، تجدید طراحی یک فرآیند است با استفاده از مهندسی مجدد پردازش ها
فواید
موفقیت یا شکست
- افزایش رضایت مشتری
- افزایش سود آوری
- افزایش رضایت شغلی کارکنان
- بهبود عملکرد مدیران ( دستیابی سریع و دقیق به اطلاعات، لمس مسائل از نزدیک، فرصت بیشتر برای پرداختن به مسائل استراتژیک)
علیرغم تکامل مفاهیم و متذولوژی های مهندسی مجدد باید گفت حدود 70% سازمان هایی که از رویکرد مهندسی مجدد استفاده می کنند با شکست مواجه می شوند.
بکارگیری مهندسی مجدد ممکن است چهار حالت زیر را سبب شود:
عوامل موفقیت و شکست مهندسی مجدد در ایران
برای دستیابی به موفقیت باید موارد زیر را در نظر گرفت:
اقدامات اجرایی مهندسی مجدد (کلیات)
اقدامات اجرایی مهندسی مجدد (جزئیات)
زمانبندی اجرا
- عوامل محیطی
- عوامل مربوط به مبادلات محیط و سازمان
- عوامل مربوط به فرآیند ها و ساختارهای درونی
- میزان موفقیت پروژه به حجم و حوزه تحت پوشش بستگی دارد
- پیشرفت های فناوری اطلاعات موجب افزایش جایگاه مهندسی مجدد شده است
- موفقیت پروزه ها به عوامل سازمانی مربوط است
- موفقیت و عدم موفقیت پروژه ها ابعاد گوناگونی دارد
- یکی از موانع موفقیت وجود فاکتور هاییست که مجریان معتقدند بیشترین سود را دارد
- مدلسازی چرخه فرآیند تولید
- مدلسازی سیستم ها
- استقرار سیستم ها و فرآیند ها در سازمان
مرحله اول- سازماندهی
مرحله دوم- درک و طراحی فرآیند ها
مرحله سوم- اجرا
مرحله چهارم- اندازه گیری و کنترل
مرحله پنجم- بهبود مستمر
بر اساس حجم کار و تعداد نیروی کارشناسی حد.د 3 ماه تا 1 سال.
شناخت و تحلیل
ارائه وضع مطلوب
تدوین برنامه انتقال
استقرار وضع مطلوب
روش های مناسب شرکت های ایرانی
روش مهندسی مجدد کندور با اندکی تغییر:
چشم انداز و تعیین اهداف،
بهبود کوتاه مدت با انجام تغییرات کم،
درک فرآیند های مجود،
تشخیص فرآیندها برای طراحی مجدد،
تشخیص اهرم های تغییر،
بکارگیری فرآیند های جدید،
عملیاتی کردن فرآیند های جدید،
ارزشیابی آنها،
بهبود مستمر.
مروش های پیاده سازی مستمر
- یکپارچگی مشاغل
- کارمند محوری
- جریان طبیعی فرآیند ها
- ارجاع منطقی امور
- کاهش تعداد بازرسی ها
- کاهش موارد اختلاف
- امکان ایجاد تمرکز یا تمکز زدایی
- فرآیندها نمونه های متعدد دارند
تغییرات حاصل از پیاده سازی مهندسی مجدد
- کاهش نیروی انسانی
- کاهش زمان دولید محصولات
- افزایش انعطاف پذیری سازمان ها
- واحد ها کاری از ادارات تخصصی به تیم های فرآیند گرا
- شغل ها از وظایف ساده به کارهای چند سوزه
- ملاک ترفیع عملکرد به توانایی
- نقش کارکنان از کنتر شده به دارای اختیار
- انجام کارها نیاز به دانش، نه آموزش
- پاداش ها به نتایج، نه به میزان فعالیت
- کارکردن برای مشتری، نه برای رئیس
- ساختار سازمان از سلسله مراتبی به مسطح تبدیل می شود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.